پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
شراب
نوشته شده در جمعه 20 آذر 1394
بازدید : 724
نویسنده : روزبه
  • هر روز در پی دیروزی ...که چه بود آن دیروز...
و گاهی هر روز...بدنبال فردایی...که مثل امروز نباشد...

هر روز در پی دیروزی ...که چه بود آن دیروز...
و گاهی هر روز...بدنبال فردایی...که مثل امروز نباشد...
بوی دلتنگی روزهای تکراری ...خانه نشینم میکند گاهی...
و گاهی هم مرور میکنم...
سرگذشت خودم را...و یا سرنوشت تو را...
و ما کجاییم...و چه میکنیم آنجا...و گاهی هم ...
درغربت خویش فرو می رویم...و بروی خودمان هم نمی آوریم...
بی آنکه بدانیم...درخلوت میخانه چه میگذرد...
و چه کسی دارد ...دردهایش را جام به جام مینوشد...


:: برچسب‌ها: شراب ,



تنها
نوشته شده در جمعه 20 آذر 1394
بازدید : 800
نویسنده : روزبه
  • چه‌ قدر تنهایی تو...
مثل شاعری که... عاشقانه‌ هایش غریب است...
چرا دست به دست می‌ روی...آواز می خو

چه‌ قدر تنهایی تو...
مثل شاعری که... عاشقانه‌ هایش غریب است...
چرا دست به دست می‌ روی...آواز می خوانی...و به جایی نمیرسی...
بخوان...باز هم بخوان...غزل هایت شنیدنی ست...


:: برچسب‌ها: تنها ,



گریه
نوشته شده در جمعه 20 آذر 1394
بازدید : 686
نویسنده : روزبه
  • کجایی تو...کجایی نازنین دلبر...
سکوت شعر و فریاد دلم...ابن بار  گریه می خواهد...
 تمام بند بند است

کجایی تو...کجایی نازنین دلبر...
سکوت شعر و فریاد دلم...ابن بار گریه می خواهد...
تمام بند بند استخوانم خم شده...باز هم نگاهم گریه می خواهد...
بیا ای ابر بارانی... ببار بر قلب بیمارم...دلم پرپر شده...باز هم دلم این بار گریه میخواهد...
ببار ای چشم بی تابم... که بغض آشنای آسمان هم گریه میخواهد...


:: برچسب‌ها: گریه ,



کبوتر
نوشته شده در جمعه 20 آذر 1394
بازدید : 711
نویسنده : روزبه

  • ببین لعنتی...بیا پنجره را باز کن...بال بال زدن من دیدنیست...
بیا این بارمیخواهم ... بالهایم را با ن

ببین لعنتی...بیا پنجره را باز کن...بال بال زدن من دیدنیست...
بیا این بارمیخواهم ... بالهایم را با نگاهت خیس کنم...
گویی پرنده ای شده ام...که فقط از دست تو دان میخواهد...


:: برچسب‌ها: کبوتر ,



ماه آسمان من
نوشته شده در جمعه 20 آذر 1394
بازدید : 634
نویسنده : روزبه
  • وقتی خدا تو را برای من ساخت...
وقتی آمدی و دنیا را برایم زیبا کردی...
پس چرا خدا...دوباره تو را از

وقتی خدا تو را برای من ساخت...
وقتی آمدی و دنیا را برایم زیبا کردی...
پس چرا خدا...دوباره تو را از من گرفت و برد پیش خودش...هاااااچرااا؟
مگه خدا خودش توی آسمانش ماه نداشت؟
که تو را برد و به آسمان سنجاق کرد...
حال فقط باید از دور تماشایت کنم...و از دور باهات عشقبازی کنم...
و از دور برایت بمیرم...


:: برچسب‌ها: ماه آسمان من ,



عشق بیقرار من
نوشته شده در جمعه 13 آذر 1394
بازدید : 933
نویسنده : روزبه
  • گویی در میان نفسهایت گم شده بودم...وقتی تکرار میکردی عشق من...عشق من...
و من از همان ابتدا...خودم ر

گویی در میان نفسهایت گم شده بودم...وقتی تکرار میکردی عشق من...عشق من...
و من از همان ابتدا...خودم را در میان گیسوانت پنهان کرده بودم...
که مبادا بمیرم...


:: برچسب‌ها: عشق بیقرار من ,



ببین
نوشته شده در جمعه 13 آذر 1394
بازدید : 642
نویسنده : روزبه
  • ببین ...وقتی یادت میکنم...نیش لبخندم چگونه وا میشود...
و چشمانم...چگونه از شوق... لبانم را بوسه بار

ببین ...وقتی یادت میکنم...نیش لبخندم چگونه وا میشود...
و چشمانم...چگونه از شوق... لبانم را بوسه باران میکنند...


:: برچسب‌ها: ببین ,



وقتی یادت میکنم
نوشته شده در جمعه 13 آذر 1394
بازدید : 637
نویسنده : روزبه
  • وقتی یادت میکنم...
فریادم را سر آسمان در می آورم...و آسمان از دلتنگی من...اشک میریزد...
و من مادام

وقتی یادت میکنم...
فریادم را سر آسمان در می آورم...و آسمان از دلتنگی من...اشک میریزد...
و من مادام...فریاد میزنم لعنت به تو...لعنت به تو...که چرا تنهایم گذاشتی و رفتی...


:: برچسب‌ها: وقتی یادت میکنم ,



دلم هوای تورا میکند
نوشته شده در جمعه 13 آذر 1394
بازدید : 703
نویسنده : روزبه
  • وقتی دلم هوای تو را می کند...
وقتی دلتنگ نگاه عاشقانه ات می شوم...
وقتی از درد بی کسی...به عکسهایت

وقتی دلم هوای تو را می کند...
وقتی دلتنگ نگاه عاشقانه ات می شوم...
وقتی از درد بی کسی...به عکسهایت پناه میبرم...
نامت را صدا کنم...دستانم میلرزند...و پاهایم تحمل سنگینی غمهایم را ندارند...
وقتی تو در خیالم قدم میزنی...من فقط نامت را صدا میکنم...
و عکسهایت را چنگ میزنم...فاطمه...فاطمه...فاطمه...از اینکه رفتی...
نفرینت کنم...یا اینکه هر شب برایت سوره فاتحه را چند و چندین بار بخوانم...
فاطمه من...


:: برچسب‌ها: دلم هوای تورا میکند ,



گاهی دلم به درد می آید
نوشته شده در جمعه 13 آذر 1394
بازدید : 670
نویسنده : روزبه
  • گاهی آنقدر دلم به درد می آید...
که نمیدانم...به کدامین دردم بنالم...
از غم غریبی...و یا از درد بی

گاهی آنقدر دلم به درد می آید...
که نمیدانم...به کدامین دردم بنالم...
از غم غریبی...و یا از درد بی کسی...
دل که به درد می آید...چه فرقی میکند...کدام سوی آسمان را چنگ بزنی...


:: برچسب‌ها: گاهی دلم به درد می آید ,



روزی که تورا دیدم
نوشته شده در جمعه 13 آذر 1394
بازدید : 622
نویسنده : روزبه
  • از روزی که در میان گلها تو را بوییدم...همان روزی که...
کدام روز؟ وقتی در میان کوچه ای متروک ...به د

از روزی که در میان گلها تو را بوییدم...همان روزی که...
کدام روز؟ وقتی در میان کوچه ای متروک ...به دنبال میخانه ای میگشتم...عاشقت شدم...
عشقی پایدار...تا پای دار...تا وقتی که با پای خودت ...از دیار من بروی...
اما میدانم...تو فقط تا وقتی دوستتم داری...که نوبت عاشقی من تمام شود...
و این است بـــازی ...بازی سرنوشت...که هر گاه عاشقی را دید...نوشت و نوشت...
تا عاقبت...از سر... نوشت...داستان عشقی دیگر را...


:: برچسب‌ها: روزی که تورا دیدم ,



وقتی بهش نگاه میکردم
نوشته شده در جمعه 13 آذر 1394
بازدید : 650
نویسنده : روزبه
  • وقتی بهش نگاه می کردم...
چشماش مثل یه چشمه زلال بود...صاف و یکرنگ...به رنگ عشق...
وقتی با تمنا نگا

وقتی بهش نگاه می کردم...
چشماش مثل یه چشمه زلال بود...صاف و یکرنگ...به رنگ عشق...
وقتی با تمنا نگاهم می کرد...
بهش نزدیک می شدم...و در گوشش آروم زمزمه می کردم ...دیووونه...دوستت دارم ...
با لبخند عسلی نگاهم میکرد...و می گفت چقدر...
نفسهام لاله گوشش را نوازش میکرد...و زمزمه کردم...و گفتم سه تا...
با شیطون بازیاش...انگشتاشو وا کرد...و گفت نه...سه تا کمه...پنج تا...
عاقبت چی شد...فقط 5سال در دنیای من زندگی کرد...انگار میدانست پنج سال بیشتر زنده نیست...
شبها سرشو می ذاشت رو سینمو ...صدای قلبمو گوش می داد ...و میگفت قلبت داره میگه عاشقمی...
من هم موهاشو نوازش میکردم ...و آرام درگوشش میگفتم ...زندگی یعنی تو...
عطر موهاش هیچوقت از یادم نمیره ...از وقتی که رفت...زندگی منو هم با خودش برد...


:: برچسب‌ها: وقتی بهش نگاه میکردم ,



خدانگهدار زندگی
نوشته شده در جمعه 13 آذر 1394
بازدید : 717
نویسنده : روزبه
  • وقتی تورا در آسمان زندگی گم کردم...بدنبال خیالت...شهر به شهر...
کوچه به کوچه...رویا به رویا...در می

وقتی تورا در آسمان زندگی گم کردم...بدنبال خیالت...شهر به شهر...
کوچه به کوچه...رویا به رویا...در میان شقایقها...
در انتهای باغ انار...کنار درخت پیر ...جای خالیت ...همیشه منتظر من است...
چه سخت است ...بوی عطر تو میان برگهای خزان زده پاییزی...
همیشه در این فصل...بیش از پیش عاشقم می شدی...و من تو را پاییز صدا می کردم...
پاییز پایان یافته من...خدانگهدار...


:: برچسب‌ها: خدانگهدارزندگی ,



آنگاه که دوستت دارم
نوشته شده در جمعه 13 آذر 1394
بازدید : 680
نویسنده : روزبه
  • وقتی دوستت دارم...وقتی عاشقانه هایم فقط مال توست...
وقتی ازهمین خنده های ساده تو...زندگی من شروع شد

وقتی دوستت دارم...وقتی عاشقانه هایم فقط مال توست...
وقتی ازهمین خنده های ساده تو...زندگی من شروع شد...
حال بی تو چه باید کرد...وقتی زندگی من تویی...
بی زندگی چگونه باید سر کرد...
و در میان این همه غصه ...چگونه باید زندگی کرد...
یک بار دیگر متولد شو...میخواهم زندگی کنم...


:: برچسب‌ها: آنگاه که دوستت دارم ,



رقص خاطره
نوشته شده در جمعه 13 آذر 1394
بازدید : 649
نویسنده : روزبه
  • راستی ...در میان گیسوانت چیست...
که هر بار پریشان میکنی...بند دلم هزار پاره خواهد شد...هان...چیست د

راستی ...در میان گیسوانت چیست...
که هر بار پریشان میکنی...بند دلم هزار پاره خواهد شد...هان...چیست در موج موهایت؟


:: برچسب‌ها: رقص خاطره ,



این روزها
نوشته شده در جمعه 13 آذر 1394
بازدید : 599
نویسنده : روزبه
  • این روزها...مثل همه روزها...
چون رویاهایی بی صدا...در میان خیالهای بی معنا...
به در و  دیوارمیکوبم

این روزها...مثل همه روزها...
چون رویاهایی بی صدا...در میان خیالهای بی معنا...
به در و دیوارمیکوبم... تمامی نبودنت را...
این روزها...دیگر مثل آنروزها ...برایت شعر نمیگویم...
این روزها...تمامی نگاهم...نفسهایم...و حتی شعرهایم...زخم برداشته اند...
کاش یک بار دیگر می آمدی...تا ببینی این روزها ...بر من چگونه میبگذرد...


:: برچسب‌ها: این روزها ,