پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
مرا سرآغازیست بی پایان
نوشته شده در یک شنبه 14 تير 1394
بازدید : 400
نویسنده : روزبه
  • مرا سرآغازیست بی پایان... 
من در انتهای راه فرورفته ام...
مرا فریادیست آسمانی...
من در سکوتی نافر

مرا سرآغازیست بی پایان... 
من در انتهای راه فرورفته ام...
مرا فریادیست آسمانی...
من در سکوتی نافرجام فریاد میزنم...
مرا جستجو کن...در همین حوالی...
در کنار دلتنگیهایت...مرا خواهی دید...شقایق...


:: برچسب‌ها: مرا سرآغازیست بی پایان ,



میخواهم در آغوش تو بخواب روم
نوشته شده در یک شنبه 14 تير 1394
بازدید : 507
نویسنده : روزبه
  • من هرگز نخواستم...
ازتو و از  عشق افسانه ای تو... چیزی بگویم...
باورکن...
من فقط میخواهم...با عشق

من هرگز نخواستم...
ازتو و از عشق افسانه ای تو... چیزی بگویم...
باورکن...
من فقط میخواهم...با عشق تو زندگی کنم...
مثل کودکی ...که با لالایی مادرش آرام می گیرد...در آغوش تو بخواب روم...


:: برچسب‌ها: میخواهم در آغوش تو بخواب روم ,



تو در من زنده ای
نوشته شده در یک شنبه 14 تير 1394
بازدید : 400
نویسنده : روزبه
  • تو در من زنده ای...تو ايمانی در من ... به بازگشتی دوباره...
که در بر هم زدن...شعرهای عاشقانه ام ...

تو در من زنده ای...تو ايمانی در من ... به بازگشتی دوباره...
که در بر هم زدن...شعرهای عاشقانه ام ...تو زنده ای... 
نهفته ای دستهایت را...در آغوشم...چشمهایت را در نگاهم...
تو به چه مینگری...من در انديشه سوگواری امروز توام...
تو...هیچگاه از من جدا نخواهی شد...شقایق...


:: برچسب‌ها: تو درمن زنده ای ,



گاهی بی تو
نوشته شده در یک شنبه 14 تير 1394
بازدید : 406
نویسنده : روزبه
  • گاهی آنقدر از خود ...بی خود می شوم...که گویی دیوانه شده ام...
از ميل نگاه به چشمانت که ندارمشان...ا

گاهی آنقدر از خود ...بی خود می شوم...که گویی دیوانه شده ام...
از ميل نگاه به چشمانت که ندارمشان...از میل بوسه های عاشقانه ات که ندارمت...
به چه فکر کنم...به چه بیندیشم...وقتی نیستی با که زندگی کنم...
گاهی آنقدر به تو فکر ميکنم...که یادم می رود تو را خدا از من گرفته است...
گاهی بی فکر...و بی جان...گوشه ای میمیرم...و تو دوباره مرا زنده میداری...
برای یک روز بی تو بودن...یک روز در آتش عشق تو سوختن...


:: برچسب‌ها: گاهی بی تو ,



دوستت دارم
نوشته شده در یک شنبه 14 تير 1394
بازدید : 412
نویسنده : روزبه
  • دوستت  دارم... بی آنکه درکت کنم...
دوستت دارم... بي آنکه  تو را ديده باشم...
که ناگهان تو با من...

دوستت دارم... بی آنکه درکت کنم...
دوستت دارم... بي آنکه تو را ديده باشم...
که ناگهان تو با من...دست در دست...چشم در چشم...و نگاه درنگاهم ایستاده بودی...
مانده ام چه کنم با تو...رهایت کنم بگذری؟تو را درآغوشم پنهان کنم...
و یا ببوسم لبانت را...تو بگو چه کنم شقایق؟


:: برچسب‌ها: دوستت دارم ,



قلمروسرزمین منی
نوشته شده در یک شنبه 14 تير 1394
بازدید : 358
نویسنده : روزبه
  • بر خستگی روزانه ام تکیه زده بودم...زندگی را داشتم ورق می زدم...
تو را دیدم...لمست  کردم...دستی بر گ

بر خستگی روزانه ام تکیه زده بودم...زندگی را داشتم ورق می زدم...
تو را دیدم...لمست کردم...دستی بر گونه های خیست کشیدم...
لبخندی پر از اشک بر لبانت جاری شد...و من آنگاه در قلمرو تو چشم گشودم...
عشقت همچون صاعقه ای قلب بی جانم را زندگی بخشید...
و تو...همچنان فرمانروای...قلمرو سرزمین منی...شقایق...


:: برچسب‌ها: قلمروسرزمین منی ,



امروز یا فردا
نوشته شده در یک شنبه 14 تير 1394
بازدید : 396
نویسنده : روزبه
  • ديروز...امروز و یا فردا...
و یا يک سال ...و یا سالها در پی تو میگشتم...
اما تو ...تو کجا ی زندگی ب

ديروز...امروز و یا فردا...
و یا يک سال ...و یا سالها در پی تو میگشتم...
اما تو ...تو کجا ی زندگی بودی...بر لبم خفته بودی...
ویا در میان چشمهایم نشسته بودی...
وقتی چشمانم بارانی میشد...لبانم وسوسه بوسیدن راداشت...
گاهی در سپيده‌...شبنم میشدی...میغلتیدی بر لبانم...
و لبانم را غرق در بوسه میکردی...
همانگونه بمان...در چشمانم...شقایق...


:: برچسب‌ها: امروز یا فردا ,



رقص شقایق
نوشته شده در سه شنبه 9 تير 1394
بازدید : 435
نویسنده : روزبه
  • برقص شقایق...
و برقصان موهای پریشانت را...در این فضای عاشقانه...
همچنان ... رقص شقایق زیباست...

برقص شقایق...
و برقصان موهای پریشانت را...در این فضای عاشقانه...
همچنان ... رقص شقایق زیباست...


:: برچسب‌ها: رقص شقایق ,



شقایق
نوشته شده در سه شنبه 9 تير 1394
بازدید : 417
نویسنده : روزبه
  • وقتی چشمهایت را مهربانانه به من میدوزی...
آنگاه که لب هايت را با تبسم می آرایی...
وخاطرت را از کين

وقتی چشمهایت را مهربانانه به من میدوزی...
آنگاه که لب هايت را با تبسم می آرایی...
وخاطرت را از کينه ها خالی می کنی...
نه آفتابی غروب میکند...نه چشمهایی خسته می شود...
و عقربه های ساعت فقط در جا میزنند...
هی تکرار عاشقانه...هی نگاه عاشقانه...و هی بوسه جانانه...
چه غوغایی می کنی تو...شقایق...


:: برچسب‌ها: شقابق ,



نگران نیستم
نوشته شده در سه شنبه 9 تير 1394
بازدید : 369
نویسنده : روزبه
  • اصلا نگران نیستم...تو هم ذره ای شک نکن...
نمی شود دوستت نداشته باشم...
نمی شود روزها را بی تو سر ک

اصلا نگران نیستم...تو هم ذره ای شک نکن...
نمی شود دوستت نداشته باشم...
نمی شود روزها را بی تو سر کرد...
وقتی هم با تو قهر شوم...از سر لج تو...نوشته هایم پر از لعنتی می شود...
پر از فحش های عاشقانه ...می دانم وقتی می نویسم...تو عاشقانه تر می خوانی...


:: برچسب‌ها: نگران نیستم ,



عاشق شدن
نوشته شده در سه شنبه 9 تير 1394
بازدید : 421
نویسنده : روزبه
  • خیلی ساده و آسان است...عاشق شدن بی ریا...
 تجربه کن...امتحان کن... با آغوشی عاشقانه...
عاشق شدن کا

خیلی ساده و آسان است...عاشق شدن بی ریا...
تجربه کن...امتحان کن... با آغوشی عاشقانه...
عاشق شدن کار آسان و ساده ایست...
اما عاشق ماندن...بسی سخت و دشوار است...
بی ادعا و بی انتها... تا ابد ماندن...بی منت و تمنا...


:: برچسب‌ها: عاشق شدن ,



خیابان بی نشان
نوشته شده در سه شنبه 9 تير 1394
بازدید : 383
نویسنده : روزبه
  • یک جایی دنج و شاعرانه...در خلوتی گرم و عاشقانه...
 تــو باشی ...
یک سبد ستاره...و یک نگاه صادقانه.

یک جایی دنج و شاعرانه...در خلوتی گرم و عاشقانه...
تــو باشی ...
یک سبد ستاره...و یک نگاه صادقانه...
تــو باشی ...
ومن و یک خیابان بی نشانه...


:: برچسب‌ها: خیابان بی نشان ,



من غریبه نیستم
نوشته شده در سه شنبه 9 تير 1394
بازدید : 378
نویسنده : روزبه
  • هی نگو تو کیستی ؟
من گهی شوق نگاهم...گاه گاهی شب پرم...
در میان باد و باران...از بهار هم خوشترم...

هی نگو تو کیستی ؟
من گهی شوق نگاهم...گاه گاهی شب پرم...
در میان باد و باران...از بهار هم خوشترم...
تو نگو من کیستم...یا از کجایم ...
من غریبه نیستم...
قاصدکها را بیاور...تا بگویم کیستم...


:: برچسب‌ها: من غریبه نیستم ,



دل من
نوشته شده در سه شنبه 9 تير 1394
بازدید : 390
نویسنده : روزبه
  • این دل دیگه سرریز شده از تو...
بیا و برای عاشقانه هایت  کاری بکن...
دیگر در دلم جا نمی شود...این ه

این دل دیگه سرریز شده از تو...
بیا و برای عاشقانه هایت کاری بکن...
دیگر در دلم جا نمی شود...این همه عشق و مستی...


:: برچسب‌ها: دل من ,



ربنا
نوشته شده در سه شنبه 9 تير 1394
بازدید : 392
نویسنده : روزبه
  • همه عاشقانه ها به یک سو...و تمام حرف های مردم یک طرف...
این چه رازیست ...که شبهایم را سپید کرده نام

همه عاشقانه ها به یک سو...و تمام حرف های مردم یک طرف...
این چه رازیست ...که شبهایم را سپید کرده نامت...
وقتی به تو فکر می کنم...وقتی نوشته هایت را می خوانم...
و حتی اگر نامت را صدا کنم...
صدای ربنا در خلوت شبهایم میپیچد...
راستی...چه قدر شبیه نوازش است...
وقتی ...گوشه ای...کسی...صدایت می کند...
ربناااااااا...اقفر لنااااا


:: برچسب‌ها: ربنا ,



ماه من
نوشته شده در سه شنبه 9 تير 1394
بازدید : 390
نویسنده : روزبه
  • تویی ماه دل شبهای تاریکم...
تو ليلای منی انگار...که مجنونم برای یک نگاه تو...
من اما در سحر گاهی .

تویی ماه دل شبهای تاریکم...
تو ليلای منی انگار...که مجنونم برای یک نگاه تو...
من اما در سحر گاهی ...میان یاس و زنبق ها ...به دنبال تو می گردم...
تویی شیرین...توشیرینی و من فرهاد دورانم...
گهی تیشه زنم بر کوه...و گه مجنون و آواره...
منم مبهوت چشمانت...منم درگیر دستاتت...
گل ناز قشنگ من...تو لیلای منی انگار...که من مجنون چشماتم...


:: برچسب‌ها: ماه من ,



منتظر
نوشته شده در سه شنبه 9 تير 1394
بازدید : 400
نویسنده : روزبه
  • بیا...منتظرم تو را  آشفته و پریشان ببینم...
در پی من...به دنبال من...و در برابرم بایستی...
زيبا ..

بیا...منتظرم تو را آشفته و پریشان ببینم...
در پی من...به دنبال من...و در برابرم بایستی...
زيبا ...دلربا...وجان آفرین...
آراسته به عشق...رودر رویم...و چشم در چشمانم...
تو بخندی و من بغض کنم...
بیا ...منتظر چیستی...


:: برچسب‌ها: منتظر ,



مراببوس
نوشته شده در سه شنبه 9 تير 1394
بازدید : 392
نویسنده : روزبه
  • چیزی نگو...فقط نگاهم کن...
دوباره ماه میتابت ...باز ستاره ها می درخشند...
سحر گاه ...دوباره تبسم آ

چیزی نگو...فقط نگاهم کن...
دوباره ماه میتابت ...باز ستاره ها می درخشند...
سحر گاه ...دوباره تبسم آفتاب را خواهیم دید...
زير بالهای خسته کبوتری...که برای جوجه هایش دان میبرد...
دوباره اشتباه کن...در سیاهی شبی ...که شبنمی میچکد از شاخه ای...
مرا ببوس...


:: برچسب‌ها: مراببوس ,



نگازم
نوشته شده در سه شنبه 9 تير 1394
بازدید : 462
نویسنده : روزبه
  • نگارم...
لبانم را وسوسه  نکن...
اینگونه هم نگاهم نکن...
هنوز شعری در وصف لبانت ننوشته ام...
و هن

نگارم...
لبانم را وسوسه نکن...
اینگونه هم نگاهم نکن...
هنوز شعری در وصف لبانت ننوشته ام...
و هنوز برای چشمانت غزلی نخوانده ام...
حال من خراب است...بدون باده و شرابی مست شده ام...
مگر چشمانت چه دارد...لعنتی...
که اینگونه خراب شده ام...خراب چشمانت...لبانت...گیسوانت...


:: برچسب‌ها: نگارم ,



کجایی
نوشته شده در سه شنبه 9 تير 1394
بازدید : 416
نویسنده : روزبه
  • کجایی تو...
دارد میسوزد تنم...در آغوش خاطره هایت...

کجایی تو...
دارد میسوزد تنم...در آغوش خاطره هایت...


:: برچسب‌ها: کجایی ,



دیگر خاطره ها هم مرا نمیشناسند
نوشته شده در یک شنبه 7 تير 1394
بازدید : 394
نویسنده : روزبه
  • دیگر خاطره ها هم مرا نمیشناسند...
اما رویاهایمان...وقتی در میان جنگل از کنار هم میگذرند...
همدیگر

دیگر خاطره ها هم مرا نمیشناسند...
اما رویاهایمان...وقتی در میان جنگل از کنار هم میگذرند...
همدیگر را بیاد می آورند...همدیگر را می شناسند...
همان رویاهایی که...نصفه و نیمه جایشان گذاشتیم...
و درتاریکی شب رهایشان کردیم...


:: برچسب‌ها: دیگر خاطره ها هم مرا نمیشناسند ,



یادت هست شقایق؟
نوشته شده در یک شنبه 7 تير 1394
بازدید : 406
نویسنده : روزبه
  • یادت هست شقایق...
دست در دست من قدم می زدی...
وقتی به انتهای راه می رسیدیم...تو را نمیدیدم...
حال

یادت هست شقایق...
دست در دست من قدم می زدی...
وقتی به انتهای راه می رسیدیم...تو را نمیدیدم...
حال در انتظارم دوباره بیایی...تا تو را چنان در آغوشم پنهان کنم...
که به انتهای راه هم برسیم...آسمان حواسش پرت شود... تو را از من جدا کند...


:: برچسب‌ها: یادت هست شقایق ,



هرازگاهی به تو سر می زنم
نوشته شده در یک شنبه 7 تير 1394
بازدید : 380
نویسنده : روزبه

  • با نوشته هایم... هر ازگاهی به تو سر می زنم...
کاش احساس  قلبم را...که  از عمق نگاهم جاریست میدیدی..

با نوشته هایم... هر ازگاهی به تو سر می زنم...
کاش احساس قلبم را...که از عمق نگاهم جاریست میدیدی...
و از شعرهایم می دانستی...که بی تو ...چه سخت می گذرد زندگی...


:: برچسب‌ها: هر از گاهی به تو سر می زنم ,



بی تو خواب بر من حرام است
نوشته شده در یک شنبه 7 تير 1394
بازدید : 444
نویسنده : روزبه
  • چرا دست از سرم بر نمی داری؟ فکرهای آشفته ی خیالم را پریشان تر نکن...
مگر نمی بینی...دیگر در آسمان ه

چرا دست از سرم بر نمی داری؟ فکرهای آشفته ی خیالم را پریشان تر نکن...
مگر نمی بینی...دیگر در آسمان هم ستاره ای نیست...
بگذار کودکیم را در آغوش بگیرم...و مادرم برایم لالایی بخواند...
از روزی که تو رفتی...خواب را هم با خود برده ای...لعنتی...


:: برچسب‌ها: بی تو خواب بر من حرام است ,



دستهای خسته ام
نوشته شده در یک شنبه 7 تير 1394
بازدید : 492
نویسنده : روزبه
  • دستهای خسته ام را ببین... لرزش شانه هایم و رعشه لبانم...
چشمهایم را می بندم ...و بی اختیار(فاطمه...

دستهای خسته ام را ببین... لرزش شانه هایم و رعشه لبانم...
چشمهایم را می بندم ...و بی اختیار(فاطمه...فاطمه...فاطمه...) بر زبانم می آید یکی پس از دیگری ...
بگو چه کنم با پریشانی خیالم...


:: برچسب‌ها: دستهای خسته ام ,



حواسم پیش توست
نوشته شده در یک شنبه 7 تير 1394
بازدید : 547
نویسنده : روزبه
  • از اینکه حواسم پیش توست...و هرچند یکبار نامت راصدایت میزنم...
 تا لحن صدایم را فراموش نکنی ...
از

از اینکه حواسم پیش توست...و هرچند یکبار نامت راصدایت میزنم...
تا لحن صدایم را فراموش نکنی ...
از اینکه همه ی حواسم پیش توست...و همه نوشته هایم مال توست چه بگویم...
ویا اینکه به تو بگویم...و صدایت کنم...که تنها عشق زندگی منی ...چه می کنی با من...
تا در گیر امواج دریا نشوم دوباره...


:: برچسب‌ها: حواسم پیش توست ,



چرا
نوشته شده در یک شنبه 7 تير 1394
بازدید : 389
نویسنده : روزبه
  • چرا...وقتی می بینم تو را...بی اختیار بغض می کنم...
دست و پایم می لرزد...چشمهایم خیس می شوند...
وقت

چرا...وقتی می بینم تو را...بی اختیار بغض می کنم...
دست و پایم می لرزد...چشمهایم خیس می شوند...
وقتی می بینم تو را...خودم را گم می کنم...در جزیره نگاهت...


:: برچسب‌ها: چرا ,



مرا ببر
نوشته شده در یک شنبه 7 تير 1394
بازدید : 387
نویسنده : روزبه
  • من را ببر به جنگل شقایق ...به صدای ناله یک نگاه...
آرام و بی صدا ...به خيالی ...هميشه بیقرار...مرا

من را ببر به جنگل شقایق ...به صدای ناله یک نگاه...
آرام و بی صدا ...به خيالی ...هميشه بیقرار...مرا ببر...تا سرزمین عشق...
در میان لاله ها...
من کجا...به دنبال تو می گردم...


:: برچسب‌ها: مرا ببر ,



حس مرا نفهمیدی
نوشته شده در یک شنبه 7 تير 1394
بازدید : 420
نویسنده : روزبه
  • حس مرا  نفهمیدی ... یا که در اشتباه بودی...
وقتی در فکر رفتن بودی...و تمنای نگاه مرا  نفهمیدی...

حس مرا نفهمیدی ... یا که در اشتباه بودی...
وقتی در فکر رفتن بودی...و تمنای نگاه مرا نفهمیدی...


:: برچسب‌ها: حس مرا نفهمیدی ,



صدای باد
نوشته شده در یک شنبه 7 تير 1394
بازدید : 378
نویسنده : روزبه
  • صدای باد ...ترانه سرای شبهای من است...
و آن طرف...در پس توی میخانه ای...یک نفر فریاد میزند ...
شمع

صدای باد ...ترانه سرای شبهای من است...
و آن طرف...در پس توی میخانه ای...یک نفر فریاد میزند ...
شمع ها را خاموش کنید...ماه از پشت ابرها بیرون آمده...
بوی زندگی می آید...
اما من...جای مانده ام...از این غافله عشق...
کجا ...دور تو می گردم...


:: برچسب‌ها: صدای باد ,



حال و هوایم گم شده انگار
نوشته شده در یک شنبه 7 تير 1394
بازدید : 377
نویسنده : روزبه

  • حال و هوایم گم شده انگار...
فرار می کنم  از شتاب  این روزها...روز به روز...و ماه به ماه...و فصل به

حال و هوایم گم شده انگار...
فرار می کنم از شتاب این روزها...روز به روز...و ماه به ماه...و فصل به فصل...
اما هر چه کردم...نتوانستم زودتر از تو ...به دنیا بیایم...


:: برچسب‌ها: حال و هوایم گم شده انگار ,



هنوز هم به فکر تو ام
نوشته شده در یک شنبه 7 تير 1394
بازدید : 425
نویسنده : روزبه
  • هنوزلحظه هایی هست ...که تورا در ذهنم بپرورانم...
درگذشته ای خیلی نزدیک...که بی هیچ دغدغه ای ...در آ

هنوزلحظه هایی هست ...که تورا در ذهنم بپرورانم...
درگذشته ای خیلی نزدیک...که بی هیچ دغدغه ای ...در آغوشم بخواب رفته بودی... 
کاش میشد این لحظه ها را...دوباره ساخت...و دوباره زندگی کرد...


:: برچسب‌ها: هنوز هم به فکر توام ,