پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
خیس شده ام از دلتنگیهای تو و این زندگی
نوشته شده در دو شنبه 20 بهمن 1393
بازدید : 1331
نویسنده : روزبه

 

خیس شده ام از دلتنگیها ی تو و این زندگی...
دیگر خاطراتت تنم را نوازش نمی کنند...
دیگر باران بوی عشق نمی دهد... 
چشمهایم...در انتظار تو...وآسمان در انتظار بیقراریهایم مانده اند...
که من بنالم از غریبی ...و تو آنجا جا خوش کرده ای با خدای خودت...


:: برچسب‌ها: خیس شده ام از دلتنگیهای تو و این زندگی ,



هنوز هیچ غلطی نکرده ام...می بینی
نوشته شده در دو شنبه 20 بهمن 1393
بازدید : 1337
نویسنده : روزبه
 

هنوز هیچ غلطی نکرده ام...می بینی؟
در نبودنت هنوز نفس می کشم...
هنوز بی تو شبها در خیابانهای عاشقی قدم می زنم...
هنوز هم خاطراتت را برای اتاق ورق می زنم...
ببین من هنوز زنده ام...و دارم بیادت می نویسم...
اما تو در این مدت چه کرده ای...
یک جا خوابیده ای و ...داری به من و کارهایم میخندی؟
یا اینکه تو هم مثل منی...بیاد منی و داری از من می نویسی؟


:: برچسب‌ها: هنوز هیچ غلطی نکرده ام , , , می بینی ,



گاه دلم هوای تو را می کند
نوشته شده در دو شنبه 20 بهمن 1393
بازدید : 1374
نویسنده : روزبه

 

گاه دلم هوای تو را می کند...
هوای چشمهایت...خنده های زیبایت...و نفسهایت...
کفشهایم را پا می کنم...می آیم بسویت...بی آنکه فکر کنم تو کجایی...
با شوق بسویت گام بر می دارم...تا اینکه به تو می رسم...
تازه می فهمم که تو کجا و من کجا...
تو الان داری با هور و پری در باغ بهشت خوش می گذرانی...
و من در لا به لای خاطراتت دارم اشک می ریزم...


:: برچسب‌ها: گاه دلم هوای تو را می کند ,



کجا بجویمت ای گم گشته از نظرم
نوشته شده در دو شنبه 20 بهمن 1393
بازدید : 2295
نویسنده : روزبه

 

کجا بجویمت...ای گم گشته از نظرم...
یه وقـتایی جـز بـه بـودنــت دلـم رضـایـت نـمی دهــد ...
اون وقت دگرگون می شود نگاهم...قلبم از سینه بیرون میجهد از درد...
وقتی دلم هوای تو را می کند...از کجا بجویمت ...ای فرشته خیال من...


:: برچسب‌ها: کجا بجویمت ای گم گشته از نظرم ,



تو فقط نوازشم کن
نوشته شده در دو شنبه 20 بهمن 1393
بازدید : 1345
نویسنده : روزبه

 

نوازشم کن...
در تلاتم خاطره ها...
فرقی‌ نمی‌‌کند کجاو چطور...
تو فقط نوازش کن زیبا ترین خاطراتم را...


:: برچسب‌ها: تو فقط نوازشم کن ,



وقتی به تو فکر می کنم
نوشته شده در یک شنبه 19 بهمن 1393
بازدید : 1355
نویسنده : روزبه
 

وقتی به تو فکر میکنم...
باران می بارد ...و آسمان لبخند می زند...
و من هم روی قطره های باران مینویسم دوستت دارم...
آنگاه لبانت را با نفسهایم باز می کنم...و تو بگویی عشق من تویی...


:: برچسب‌ها: وقتی به تو فکر می کنم ,



برگرد عشقم مرا جا گذاشتی
نوشته شده در یک شنبه 19 بهمن 1393
بازدید : 1628
نویسنده : روزبه
 

برگرد عشقم...
مرا جا گذاشتی...
نمیخواهم عمری به امید آمدنت... اینجا بنشینم...و روزها را بشمرم...


:: برچسب‌ها: برگرد عشقم مرا جا گذاشتی ,



فقط سرنوشت من و تو به پایان رسیده
نوشته شده در یک شنبه 19 بهمن 1393
بازدید : 1574
نویسنده : روزبه
 

ببین...فقط سرنوشت من و تو به پایان رسیده...
هیچ اتفاق خاص دیگری نیست...اما من هنوز در خیال چشمان دلربایت مانده ام...
می بینی...تو که نیستی...
اما در نبودنت...فقط از تو و عشقت می نویسم...
لعنتی ...تو تنها عشق منی ...من هنوز در گیر نفسهایت هستم...
که جان و روحم را جلا می دهد...در نبودنت...روزها را می شمارم...
مثل زندانی که...می شمارد روز آزادی را...


:: برچسب‌ها: فقط سرنوشت من و تو به پایان رسیده ,



وقتی می نویسم برای تو
نوشته شده در یک شنبه 19 بهمن 1393
بازدید : 1574
نویسنده : روزبه
 

وفتی مینویسم برای تو ... وبدون حضور تو ...
با دلی تنها و نگاهی پریشان...
با هزار آه و با نگاهی بغض آلود... و به این فاصله کوتاه بین من و تو...
دلم می گیرد...به این شب ها ی بغض آلودقسم...با این کاغذ های بی خط و نشان...
فقط می شود از دلتنگی نوشت...
مینویسم ای معشوقه جانسوز...ای قبله گاه عشق من...
تو تنها عشق منی...تو تنها راز عاشقی قلب منی...خیالت را از من مگیر... میخواهم نقش کنم
چشمهایت را در آسمان ...در هوای رویاهایت زندگی می کنم...
رنگ چشمانت را در بهار عشق ترسیم خواهم کرد....ای فرشته آسمانی من...


:: برچسب‌ها: وقتی می نویسم برای تو ,



می خواهم تمام بی وفاییهایت را بشمرم
نوشته شده در یک شنبه 19 بهمن 1393
بازدید : 1377
نویسنده : روزبه

 

میخواهم تمام بی وفائیهایت را بشمرم...میخواهم نگاه سردت را عاشقانه ورق بزنم...میخواهم نسیم عشق را پر پر کنم در نگاهت...تا هر وقت چشم گشودی ...
مرا ببینی در کنار امواج خروشان گیسوانت...


:: برچسب‌ها: می خواهم تمام بی وفاییهایت را بشمرم ,



گاه حس می کنم خودم را گم کرده ام
نوشته شده در یک شنبه 19 بهمن 1393
بازدید : 688
نویسنده : روزبه
 

گاه حس میکنم... خودم را گم کرده ام...
در میان جنگلی از خاطره...در لا به لای پیچکهای سر به آسمان کشیده...
و گاه تو پیدایم میکنی...لبخندی می زنی...نفسی میدمی در جانم...
و دوباره می روی...و من باز گم می شوم در آسمان نگاهت...


:: برچسب‌ها: گاه حس می کنم خودم را گم کرده ام ,



هنوز می آیی در کوچه دلتنگیمان
نوشته شده در شنبه 18 بهمن 1393
بازدید : 1375
نویسنده : روزبه
 

این روزها ...به آن روزهای با هم بودن فکر می کنم...درگیرم با تو و عشقت...
تو هم در جنگل خاطراتمان گاهی پیدایت می شود؟
تو هم همان آهنگ های همیشگی را گوش می دهی؟
هنوز می آیی در کوچه دلتنگیمان؟ 
راستی راه خانه مان را از یاد نبرده ای؟
اما من هنوز گاهی به عکسهایت نگاه می کنم و اشک میریزم...
و تو ...دیگر حتی اگر مرا ببینی نخواهی شناخت...
از بس در نبودت پیر شده ام...


:: برچسب‌ها: هنوز می آیی در کوچه دلتنگیمان ,



در پشت نگاه ماه مینوازد قاصدکی عریان
نوشته شده در شنبه 18 بهمن 1393
بازدید : 1438
نویسنده : روزبه
 

می سراید باد...در پشت نگاه ماه مینوازد قاصدکی عریان...
ودر پس دلواپسی شاخه ی خشک انار...
چه زیبا میرقصد ...کسی که رقص را نمی داند...
در پشت سنگینی نگاه غمناکش...شقایقها میگریند...
و تو میخوانی برایش...دل اینجا تنهاست...
عشق سرگردان است...
زیر رگبار غرور سنگها...جان میدهد آسمان...


:: برچسب‌ها: در پشت نگاه ماه مینوازد قاصدکی عریان ,



مرا ببوس گاهی
نوشته شده در شنبه 18 بهمن 1393
بازدید : 1351
نویسنده : روزبه
 

مرا ببوس گـاهـی...به دور از چـشـم ابـرهـا ...
وقتی در نگاه ماه...می توان بغض کرد...
مـيـتـوان بـاريـد...
و گاهی دور از چـشـم ماه هـم...
مـيـتـوان روشن کرد...جنگل سیاه نفرین شده ام را...
و گاه می شود آب شد...و دریا شد...و مـيـتـوان موج داشـت...در میان نگاه سوخته باران...
امـا گـاهـی...به دور از چشم گذشته ...به خاطرات حک شده در قلبم...
نـمـيـتـوان امـروز را...
پـشـت هـيـچ فـردای زیبایی پـنـهـان کـرد ...


:: برچسب‌ها: مرا ببوس گاهی ,



در نگاهم رودخانه ای می خروشد از مستی
نوشته شده در شنبه 18 بهمن 1393
بازدید : 1394
نویسنده : روزبه
 

در نگاهم رودخانه ای می خروشد از مستی...
پر از خاطره های دیوانه...سرشار از آدمک های گیج و منگ...
که حتی خواب شان را کسی ندیده ..می لولند...مثل کرم شب تاب میان مرداب...
و من اینجا...لبخندی سر از شانه هایم درآورده...
که در میان باغ هلو...به دنبال سیب میگردد...


:: برچسب‌ها: در نگاهم رودخانه ای می خروشد از مستی ,



به دروغ می شود گفت دوستت دارم
نوشته شده در شنبه 18 بهمن 1393
بازدید : 1358
نویسنده : روزبه
 

به دروغ می شود گفت...دوستت دارم...
و به دروغ می شود عاشق شد...
و در کنار دروغ می توان زندگی کرد...
اما عشق را وقتی به دروغ ...در نگاه خسته غم زده شقایقی تنها معنا کردی...
تو چه می کنی...با رگبار بغض و طوفان نگاهش...


:: برچسب‌ها: به دروغ می شود گفت دوستت دارم ,



صدایم کن با هر نامی که می خواهی
نوشته شده در شنبه 18 بهمن 1393
بازدید : 1409
نویسنده : روزبه
 

صدایم کن...با هر نامی که می خواهی...
و مرا در افسون مبهم یک دروغ زیبا ...در آسمان رهایم کن...
و دوباره دستم را بگیر...و در گوشم نجوا کن...دوستت دارم...
آنوقت ببین...با این دروغ دلنواز...چه زیبا میرقصانم باد را...
در پریشانی گیسوانت...


:: برچسب‌ها: صدایم کن با هر نامی که می خواهی ,



راستی بیا به دروغ خودمان را بخواب بزنیم
نوشته شده در جمعه 17 بهمن 1393
بازدید : 1427
نویسنده : روزبه
 

راستی بیا...
به دروغ خودمان را به خواب بزنیم ...و در میان هیاهوی موهای پریشان مردی... که خود گم شده است کمی به دنیا بخندیم...
اما من ...خود گم شده ام... انگار در تو...و در اطرافم ...
من در خیال سروده هایم گم شده ام ...میدانی لعنتی...


:: برچسب‌ها: راستی بیا به دروغ خودمان را بخواب بزنیم ,



تو یک دنیا را برایم جای گذشته ای
نوشته شده در جمعه 17 بهمن 1393
بازدید : 1394
نویسنده : روزبه
 

تو یک دنیا را برایم جا گذاشته ای...
تو یک شهر غریب را برایم ساختی...
تو...مرا در شلوغی یک گوچه رها کردی...
و من سرگردان شده ام...که چظور تو را پیدایت کنم...
در میان گلهایی که هنوز شکوفا نشده اند...


:: برچسب‌ها: تو یک دنیا را برایم جای گذشته ای ,



چقدر باید دوام بیاورم
نوشته شده در جمعه 17 بهمن 1393
بازدید : 1394
نویسنده : روزبه
 

چقدر باید دوام بیاورم...
و چقدر باید بگذرد ...تا من بوی تن کسی را که... دوست داشته ام از یاد ببرم...
و چقدر باید بگذرد تا بتوانم... دیگر او را دوست نداشه باشم...


:: برچسب‌ها: چقدر باید دوام بیاورم ,



عشقم خیالت راحت
نوشته شده در جمعه 17 بهمن 1393
بازدید : 1905
نویسنده : روزبه
 

عشقم...خیالت راحت باشد...
در قلب کسی ماندگاری ...که لحظه های نبودنت راهم ...با تمام دنیامعامله نمیکند...
نگران نباش...همیشه هستی در دنیایم...در قلبم...و در نفسم...


:: برچسب‌ها: عشقم خیالت راحت ,



رویای ماندگار کجایی
نوشته شده در جمعه 17 بهمن 1393
بازدید : 1347
نویسنده : روزبه

 

رویای ماندگار من...کجایی...با که هستی...
عطر تنت پیچیده در فضای قلبم ...
بگو آخر کجا بجویمت... ای بی خبر از حال من...


:: برچسب‌ها: رویای ماندگار کجایی ,



بغض در میان حنجره در گیر است
نوشته شده در جمعه 17 بهمن 1393
بازدید : 1378
نویسنده : روزبه
 

هوا چقدر سرد می شود...
وقتی آغوشت را میخواهم و نیستی...امشب...
درد پشت پنجره منتظر است...
و اشک در میان بغض جنجره در گیر است...


:: برچسب‌ها: بغض در میان حنجره در گیر است ,



در پناه غربت تنهای تو جا خوش کرده ام
نوشته شده در پنج شنبه 16 بهمن 1393
بازدید : 1377
نویسنده : روزبه
 

در پناه غربت تنهای تو...جا خوش کرده بودم...
که طوفان غم آمد و... مرا برد در میان آسمانی...که نه ستاره ای دارد و نه ماهی...
نشسته ام...در کنارت ژرفای آرامش پر از احساست...
که امواج بی رحم خیالت ...مرا در هم می کوبند...و ساعتها بی حس...
فقط به آسمان نگاه می کنم...که این چیست ...زندگی این است؟


:: برچسب‌ها: در پناه غربت تنهای تو جا خوش کرده ام ,



نوشته هایم را به بازی گرفته ای مگر
نوشته شده در پنج شنبه 16 بهمن 1393
بازدید : 1368
نویسنده : روزبه
 

نوشته هایم را به بازی گرفته ای مگر؟
که خودت را پنهان می کنی...در میان ورقهای پر از اشکم...
که تا نامت را می نویسم...چشمانت را می بندی...
و تمام نگاهم را خط خطی می کنی... دیگر نه خودت...و حتی نه نامت را میان نوشته هایم نخواهی دید...حال برو گله کن ...که دوستت ندارم...و شقایق زندگی من نیستی...


:: برچسب‌ها: نوشته هایم را به بازی گرفته ای مگر ,



یادت هست وقتی غر می زدی
نوشته شده در پنج شنبه 16 بهمن 1393
بازدید : 1374
نویسنده : روزبه
 

یادت هست؟
وقتی غر میزدی... ومن سکوت می کردم... و فقط نگاهت می کردم...
بعد فریاد میزدی...لعنتی با تو ام...حرفی بزن...چیزی بگو...
بعد من آرام می گفتم...ای جونم...قربون غر زدنت ...
همون لحظه محکم مرا در آغوش می کشیدی...و چشمانت پر از اشک می شد...
و توی گوشم زمزمه می کردی...قربون نگاهت برم من...اما...
حال دنیا رو ببین... تو کجا و من کجا...


:: برچسب‌ها: یادت هست وقتی غر می زدی ,



رویت را بر گردان از من
نوشته شده در پنج شنبه 16 بهمن 1393
بازدید : 1696
نویسنده : روزبه
 

آهای غریبه‎ ...چه میخواهی ...رویت را برگردان از من‎...
خیره نشو بر چشمان‎ خسته ام... دیگر‎ عاشقانه ای نمی نوازد درقلبم‎ ...
هر آنچه احساس بود...هر چه عاشقانه بود برایم...و تمام زندگیم را...
دفن کرده ام ...زیر خروارها سنگ...


:: برچسب‌ها: رویت را بر گردان از من ,



بعضی ها را نمی توان از یاد برد
نوشته شده در پنج شنبه 16 بهمن 1393
بازدید : 1431
نویسنده : روزبه
 

بعضی ها را نمی توان از یاد برد...بعضی حرف ها را نمی شود فراموش کرد...
وبعضی چیزها را... نمیتوان بر زبان آورد... مثل پچ پچ شقایق ها را... 
و یا راز دلتنگی من به تورا...نمی شود پنهان کرد...


:: برچسب‌ها: بعضی ها را نمی توان از یاد برد ,



فقط یک لبخند بیصدا کافیست
نوشته شده در چهار شنبه 15 بهمن 1393
بازدید : 1403
نویسنده : روزبه

 

فقط یک لبخند بیصدا کافیست...
تا همه زندگی را به بازی بگیرد آن نگاه...
ﺍﻣﺎ فقط دو چشم خیس کافیست... 
تا دروغهایت را به رخت بکشد...و زیر لب زمزمه کند... دروغهایت هم زیباست...


:: برچسب‌ها: فقط یک لبخند بیصدا کافیست ,