دلم باز هوایت را کرده است...دلم را به دریا زده ام اینبار...
تا بوی خوش مستی را... از سرگردانی موجها بشنوم...
الان که نه...اما همیشه منتظر هستم بیایی ...
بیایی و مرا با خود ببری...تا شاید این همه بیقراریم ...قرار شود...
لعنتی مگر تو کیستی...که حتی یک لحظه هم نمیشود فراموشت کرد...